فرنود لامپ مجموعه شعر درباره برادرزاده - لامپ فرنود

شعر درباره برادرزاده در واقع یادآوری این نکته است که می توان محبت هایی را که به برادر دارید بار دیگر با عشق و محبتی که به برادرزاده تان بروز می دهید رنگ و بوی دیگری ببخشید. برادر، عزیز است و برادرزاده نسبتی ناگسستنی با آن عزیز دارد.

شعر درباره برادرزاده قصد دارد تا از خلال تجدید محبت ها و ارادت ها خلوص نیت و عهد برادری را نیز یادآور شود. در این مجموعه شعر سعی کرده ایم تا راوی بی چون و چرای علاقه و عشقی باشیم که از جانب اطرافیان به برادرزاده هیا عزیز و دوست داشتنی ابراز می شود.

زاویه دیدهای متفاوت در مجموعه شعر درباره برادرزاده

یکی از تمایزها و تفاوت هایی که مجموعه شعر درباره برادرزاده از آن بهره مند است در نظر گرفتن زوایای دید مختلفی است که در نظر گرفته شده است. بدین معنی که اگر در یک شعر از زاویه دید عمو به نقش برادر زاده پرداخته ایم سعی کرده ایم تا شعر دیگر رنگ و بوی عمه جان را بدهد.

بنابراین اگر تا کنون با فضا و زبانی یکنواخت و کلیشه ای در شعر مواجه بوده اید به شما این نوید را می  دهیم که مجموعه شعر درباره برادرزاده فاقد این ویژگی کسالت بار بوده و شما می توانید شاهد اشعار متنوعی در این زمینه باشید.

واژگان صمیمی در مجموعه شعر درباره برادرزاده

همچنین این مجموعه از واژگان شعری ملموس و از سویی کاملا همسو با جریان شعری استفاده می کند. اگر قرار است واژگان بیانگر وزن و ثقل مفاهیم و مضامینی از این دست باشند پس چه بهتر که شعر از واژگانی گرم و آهنگین بهره گیرد.

در سرایش اشعار موجود در این مجموعه نیز سعی شده است تا واژگان خشک و بی روح استفاده نشود بلکه تلاش کرده ایم تا از دریچه شعر و بهره گیری از کلماتی گرم و عطوفت آمیز بتوانیم اشعاری گرم و صمیمی را به شما تقدیم کنیم.

تازگی و خلاقیت در شعر

یکی دیگر از ویژگی های برجسته ای که در این مجموعه شعر به آن پرداخته شده است بهره مندی از تازگی در سرایش و پردازش شعر می باشد. به عبارت دیگر از هر گونه کلیشه و تکرار اشعار دیگران خودداری شده است. اشعار این مجموعه کاملا نو بوده و برای نخستین بار است که در این مجموعه گردآوری شده و در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد.

همچنین در این مجموعه شعر از خلاقیت تصویرسازی و فضای شعر استفاده شده است. اشعار کاملا همسو و حول محور موضوع ارائه شده سروده شده اند و از اطناب و اطاله اشعار پرهیز شده است. خلاقیت هم در فرم و هم در محتوا به کار گرفته شده است.

از چاشنی خیال و واقعیت همزمان بهره گرفته شده است و شاعر سعی کرده است تا دریچه های دیگری را به روی خوانده بگشاید که مجال کمتری برای پرداختن به آنها فراهم شده است. در ادامه از شما دعوت می کنیم تا با مجموعه شعر درباره برادرزاده با ما همراه باشید. توصیه می کنیم لذت خواندن این اشعار را با دوستان و دوستداران شعر نیز سهیم شوید.

شعر درباره برادرزاده به نام گل هر چه باشد (۱)

من اعتقاد دارم

گلاب هر جا باشد

آنجا گلستان من است

حتی اگر روی طاقچه

باشد

مهم این است

گلاب فقط عطر گل ندارد

روح گل را هم تداعی

می کند

آرتین برادرزاده ام

یکی از همین روح های

بیرنگ را

دارد

روحی که در خیالات من

شبیه ترین کس

به پدرش است

حتی آوازش

صدایش

طرز نگاه کردنش

و مهربانی هایش

شعر درباره برادرزاده به نام گل هر چه باشد(۲)

یک روز از من

پرسید:

چه شباهت ها

که با پدرم دارید

عمو جان؟

گفتم:

پدرت قند

مجسم

است

تو شاخه نباتی

من آب نباتم

آرتین که می خندد

صدای خنده های

برادرم

می آید

آرتین که می دود

در حیاط کوچک خانه

گویی برادرم است

که سر در پی کبوترها و

گربه ها و

هر چیزی می گذارد

حتی دیده ام مثل برادرم

به آفتاب چشم می دوزد

و خواب که می بیند

تا مدتها غرق تعبیر

آن است

شعر درباره برادرزاده به نام گل هر چه باشد(۳)

بعضی وقتها

برایش قصه می خوانم

قهرمان قصه

هرچه و

هر کس که باشد

حتی اگر بخواهد بمیرد

برای آرتین

با خودش اضطراب می آورد

این را از ابرهایی

که بر پیشانیش

می دوند می فهمم

قهرمان قصه

نباید سراغ کامیون

برود

و توی دره سقوط کند

قهرمان قصه باید

مواظب خودش باشد

این همان چیزی است

که در آخر قصه هایم می گویم

و قهرمان به خوبی

و خوشی

به زندگی کردن ادامه

داد

آرتین چشمهایش که

می درخشند

یعنی یاد بابایی اش افتاده

است

وقتی صدایش

می زنم

گویی از خوابی عمیق

بیرون می پرد

هر بار می گوید:

فکر کردم

صدای پدر بود

شعر درباره برادرزاده به نام گل هر چه باشد(۴)

آه، اگر عموها

مهربان نبودند

اگر آرتین لج می کرد

اگر کسی قصه خواندن

وخندیدن

بلد نبود

اگر مادرش هنوز

به یاد او

روزهای چهارشنبه

قورمه سبزیش

به راه نبود

اینجور وقتها گمان

می کنم آرتین

یتیم می شد

آرتین گم می شد

و از او چیزی نمی ماند

و البته

پدرش

میمرد

توی یک پرتگاه

خیلی ساده

در ستون حوادث روزنامه

جای می گرفت

ولی برای آرتین

هیچ چیز ساده ای نبود

اینجور وقتها

پدرش هر بار

و هر بار می مرد

بغلش که می گیرم

عطر برادرم

همه جا می پیچد

و انگار چیزی نرم

در برادرزاده ی شش ساله ام

می شکند

چیزی به نام بغض

بغضی که تلخ است

شعر درباره برادرزاده به نام از نزدیکان رستم (۱)

پس از بارش

خمپاره و تیر و خمسه

خمسه های عراقی

وقتی

در جبهه های جنوب

هوا بین غبار و مه

می ماند

در بحبوحه تلاش برای

ماندن

و مرگ

جایی که گلوله ها تمام

می شود

و خرمشهر سر بر

می آورد

غیرت برادرزاده ام مرا

شگفت زده کرد

کودکی ده ساله

با چکمه های پلاستیکی

و چفیه ای

با عطر گلاب و

شور کربلا

وقتی بعثی ها توی شهر

رجز می خوانند

اسلحه ای هم قد خودش

را برمی دارد

و به کوچه می گریزد

شاید تانک ها او را

جدی نمی گیرند

ولی او شهادت پدرش را

جدی گرفته است

به این پست امتیاز دهید.
بازدید : 113 views بار دسته بندی : رپورتاژ آگهی تاريخ : 19 ژوئن 2022 به اشتراک بگذارید :
دیدگاه کاربران
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.